سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیلوفرانه

میدونم تکراریه اما باز هم بخونید:

خدا رواشکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم رو می شنوم این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده

خدا رو شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکیه.این یعنی اون تو خونست و تو خیابونا پرسه نمی زند

خدا رو شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکار نیستم

خدا رو شکر که باید ریخت و پاش های بعد از مهمانی رو جمع کنم. این یعنی با دوستام بودم

خدا رو شکر که لباسام کمی برام تنگ شدن . این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم

خدا رو شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن رو دارم

خدا رو شکر که باید زمین را بشورم و پنجره ها رو تمیز کنم.این یعنی من خونه ای دارم

خدا رو شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن

خدا رو شکر که سرو صدای همسایه ها رو می شنوم. این یعنی من توانائی شنیدن رو دارم

خدا رو شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم. این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم

خدا رو شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شم. این یعنی من هنوز زندم

خدا رو شکر که گاهی اوقات بیمار می شم. این یعنی بیاد بیارم که اغلب اوقات سالمم

خدا رو شکر که خرید هدایای سال نو جیبمو خالی می کنن. این یعنی عزیزایی دارم که می تونم براشون هدیه بخرم


نوشته شده در ساعت توسط رضا| نظر|

آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیب می کند دوست داشته باشی؟ آهنگر، سر به زیر آورد و گفت: وقتی می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود. اگر نه، آن را کنار می گذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا! مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار.


نوشته شده در ساعت توسط رضا| نظر|


برای زنگ تفریح جالبه حتما بخونش:



آقای پدر! در کمال احترام  خواهشمندم اینقدر لب و لوچهء غیر پاستوریزه ، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون  را به سر و صورت حساس من نمالید  .

  

خانوم مادر! جیغ زدن  شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری  من نمی کنه، بلکه برای  شیر شما هم مضر  است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می  شود.

  

پدر محترم! هنگام دستچین کردن  میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی،  گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد! ، مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش ” بول بول بول بول” می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی! جیش کنی تو شلوارت

 

مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی، که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید

 

آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست

 

خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی” بچه سوسک مرده” بدهد

 

آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا “پووووووف” می کنید به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم


نوشته شده در ساعت توسط رضا| نظر|


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ